داستان هشت پا زیبا .. Shaima Afifi
او به گناه نزدیک نشد؛ هر وقت که او به یاد می آورد که گناهان خود را نمی بخشد، اما برای این قلب ها امیدوار کننده است؛ خداوند آمرزنده و مهربان است.
World of Warcraft ..
من خسته شدم و راهم بد بود، قلبم غمگین بود، تقدیر، ناله کردن، همیشه، خداوند، من گفتم نفرت من، من نفرت، من خواب، و من فراموش کرده ام و فراموش کرده ام.
تمام راه من در پشت من در مورد شما بود مه !!!
شیطان همیشه در بالای خنده بود، اما یارب به دریا رفت، تصمیم گرفتم، سخت ترین تصمیم بود که در مقابل خود ایستادم، همه چیز را ترک کردم و قلبم را بک گذاشتم، به لک دعوت شدم و پاسخ دادم ..
من راست میگفتم و میگفتم، ای خداوند، من را به تو برسان، من اشتباه کردم، اما مجبور شدم توبه کنم، گام به گام نزد تو آمدم، و با مهربانی به من آمدم. ..
ای خداوند روح من رضایت تو را دارم و در بهشت زندگی می کنم
در کنار محمدرضا رحمت من، صلح بر او،
من با تو زندگی خواهم کرد، من با تو زندگی خواهم کرد، من با تو زندگی خواهم کرد، من با تو زندگی خواهم کرد، من با تو زندگی خواهم کرد، من با تو زندگی خواهم کرد و من نام توبه تو را خواهم ساخت ..
بهترین زندگی من